وبسایت : http://www.saqlainfoundation.org ایمیل : info@saqlainfoundation.org آدرس: ایران، قم المقدسہ، نیروگاہ (توحید) اول جواد الآئمہ ، ۱۸ متری قدس ، کوچہ ۱۰ ، فرعی ۱ (فرعی شھید مصطفی خمینی) ، پلاک ۱۰۶ |
|||
شماره کتاب: | 1308 | ||
نام کتاب: | التشریف بالمنن |
||
مصنف: | ابن طاووس | ||
موضوع: | تاریخ و سیرت BP14 | ||
شماره استاندارد بین المللی کتاب
(ISBN): |
|||
تعداد جلد: | 1 | ||
شماره قفسه: | T-13-4-4 | ||
تعریف کتاب: | التشريف بالمنن فيالتعريف بالفتن معروف به ملاحم و الفتن؛ رضىالدين سيد ابن طاووس. كتابهاى ملاحم و فتن دستهاى از منابع حديثى است كه به اوضاع آخرالزمان و ظهور امام عصر مىپردازد. البته اين مبحث در ميان شيعه غالباً با عنوان ملاحم و در ميان اهلسنت بيشتر با عنوان فتن تعبير شده و هر دو فرقه كتابهاى خود را به همين نامها خواندهاند. سيد بن طاووس (م 664) عالم شيعى با استفاده از كتابهاى فتن اهلسنت كتاب «التشريف بالمنن» معروف به «الملاحم و الفتن» را جمعآورى كرده است. اين كتاب از سه بخش تشكيل شده كه بخش اول آن گزيده فتن ابن حماد (م 228)، بخش دوم آن از كتاب فتن ابوصالح سليلى (نوشته به سال 307) و بخش سوم آن از كتاب فتن زكريا بزاز (نوشته به سال 391) است. بخش چهارم كتاب كه ملحقات آن به شمار مىرود از كتب مختلف شيعه و اهلسنت نقل شده است. ارزش كتاب سيد به جهت بخش دوم و سوم آن است چون ملاحم سليلى و زكريا در دسترس نيست. اما كتاب الفتن ابن حماد كه ابن طاووس بيشتر مطالب خود را از او نقل مىكند؛ امروزه موجود است. روايات ابن حماد همانند ديگر اخبار ملاحم و فتن اختصاص به مهدى ندارد بلكه از رويدادهاى آينده جهان اسلام تا قيامت و بخشى به مهدى و نشانههاى ظهور او اختصاص دارد. بنابراين بخش قابل توجهى از كتاب التشريف به پيشگويىهاى صحابه و همچنين احاديثى از رسول خدا درباره حوادث آينده اسلام و مسلمانان، سفيانى، مهدى و نشانههاى او، دجال، نزول عيسى عليهالسلام و برخى از نشانههاى قيامت اختصاص دارد كه سيد بن طاووس بدون نقد و بررسى اين اخبار، آنها را در كتاب خود آورده است. سه نفر محدثى كه ابن طاووس از آنان نقل مىكند، از اهل سنت هستند و طبعاً توثيق و جايگاهى ميان شيعيان اماميه ندارند. اما سيد ابن طاووس توثيقاتى را كه رجاليون عامه درباره ابن حماد گفتهاند، نقل كرده و سخنى از تضعيف او نگفته است. طبيعى است كه انتخاب و بيان توثيقات از سوى سيد به دليل آن است كه وى از كتاب الفتن نقل مىكند نه آنكه تأييدى از يك عالم شيعى نسبت به ابن حماد باشد. |