وبسایت : http://www.saqlainfoundation.org ایمیل : info@saqlainfoundation.org آدرس: ایران، قم المقدسہ، نیروگاہ (توحید) اول جواد الآئمہ ، ۱۸ متری قدس ، کوچہ ۱۰ ، فرعی ۱ (فرعی شھید مصطفی خمینی) ، پلاک ۱۰۶ |
|||
شماره کتاب: | 1721 | ||
نام کتاب: | مجموعہ رسائل و مقالات فلسفی |
||
مصنف: | رفیعی قذوینی | ||
موضوع: | فلسفه و کلام و عقائ | ||
شماره استاندارد بین المللی کتاب
(ISBN): |
|||
تعداد جلد: | 1 | ||
شماره قفسه: | |||
تعریف کتاب: | مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه رفیعی قزوینی، مجموعهای است از نوشتههای فلسفی میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی که توسط غلامحسین رضانژاد، گردآوری شده است. در مقدمه، ضمن ارائه شرح حال مفصلی از نویسنده، به توضیح و تشریح رسائل و مقالات کتاب پرداخته شده است[۱]. بهعنوان آشنایی با این مجموعه، به معرفی برخی از رسائل و مقالات، پرداخته خواهد شد: «مسئله معاد»: نویسنده در این رساله، پس از نقل مشارب و مسالک مختلف در مسئله معاد، به نقل نظریه مختار خود پرداخته، میگوید: روح پس از مفارقت از بدن، به بدن برزخى (مثالى) تعلق گرفته و ماده عنصرى و دنیوى بدن، پس از طى مراتب کمال و ارتقا به حدى میرسد که لیاقت ساختمان بدن اخروى را دارا شده و در حقیقت روح با همان بدن مثالى و برزخى به بدن اخروى که نتیجه حرکت جوهرى و ارتقای اجزای بدن دنیوى است، تعلق مىگیرد و اشکال یک روح و دو بدن - یکى بدن مثالى برزخى و دیگرى بدن مترقى اخروى - پدید نمیآید؛ زیرا این دو بدن در طول یکدیگرند و نه در عرض هم تا اشکال وارد باشد و بالاخره این بدن برزخى مطابق با ملکات و کمالات و اخلاق و صفات روح بوده و بدن خاکى دنیوى هم، مطابق با هیئت و شکل بدن مثالى برزخى میباشد. این نظریه، اگرچه تکاملیافته نظریات غیاثالدین منصور دشتکى و آقا على مدرس تهرانى است و با اعتقادات شرعى و مفاد آیات و احادیث و اخبار معاد مطابقت دارد، از حیث عقلى و حکمى کمتر از دو نظریه پیشین مورد خدشه و صدمه ورود اشکالات است و بههرحال تاکنون کسى از فلاسفه و حکمای گذشته و حال، موفق به طرح پیشنهاد نظریهاى جامع و کامل نشده، که هم با قواعد عقلى و حکمى سازوار افتد و هم بر وفق شریعت حقه باشد. این فقیر نظریه صدرالمتألهین را با دقتى که در پیرامون آن نموده و با مشارب دیگر تطبیق کردهام، مغایر با هیچیک از آیات و احادیث و اخبار نیافتم؛ زیرا از ظواهر آیات معاد، لزوم مادى بودن بدن اخروى مستفاد نیست؛ اگرچه صورت جسمى آن غیر قابل انکار است و جسم بودن هم تنها به ماده نمیباشد و صورت کمالى و داراى فعلیت جسم دنیوى هم، بدن شمرده میشود و عود روح در آن با آیات الهى مغایرتى ندارد |