کتابخانه مدرسه علمیه ثقلین قم
تلفن :۰۰۹۸۲۵۳۸۸۲۱۶۵۹

وبسایت : http://www.saqlainfoundation.org ایمیل : info@saqlainfoundation.org
آدرس: ایران، قم المقدسہ، نیروگاہ (توحید) اول جواد الآئمہ ، ۱۸ متری قدس ، کوچہ ۱۰ ، فرعی ۱ (فرعی شھید مصطفی خمینی) ، پلاک ۱۰۶
شماره کتاب: 946
نام کتاب: غیبة الامام المهدی عند الامام الصادق (ع)
مصنف: ثامر هاشم العمیدی
موضوع: تاریخ و سیرت BP14
شماره استاندارد بین المللی کتاب
(ISBN):
964-319-447-7
تعداد جلد: 1
شماره قفسه: T-13-5-16
تعریف کتاب: « غيبة الامام المهدى عند الامام الصادق( ع)»، اثر ثامر هاشم عميدى، تحليلى است از نظريات امام صادق( ع) در باره مهدويت و فلسفه غيبت مهدى( عج) كه به زبان عربى و در سال 1417 ق، نوشته شده است.

انگيزه مؤلف از نگارش اين متن، آن است تا ضمن بيان خاستگاه و ريشه اين تهمت كه« شيعيان براى اينكه مذهبشان بى‏سرپرست نماند، كوشيدند به پيروان اين مذهب بباورانند كه حجة بن الحسن كه هنوز به دنيا نيامده بود، زاده شده است»، از غوغاسالارى و جنجال ماهواره‏ها دراين باره كاسته و تصوير روشنى از باور ژرفناك مهدويت در انديشه شيعه ارائه نمايد.

ساختار

كتاب، با مقدمه مؤلف در تبيين نقش امام صادق( ع) در اشاعه بحث مهدويت، آغاز شده و مطالب، در سه فصل و هر فصل در چندين بخش، به كاوش در احاديث حضرت صادق( ع) در مورد امام منتظر( عج) پرداخته و اهتمام آن حضرت را در بيان فلسفه غيبت و طرح آن نزد مسلمانان تحليل كرده است.

نويسنده، قسمت كوتاهى را به بحث‏هاى خطير مربوط به امامت اختصاص داده كه ارتباط بسيارى با انديشه، كردار و عقايد مردم در دوران معاصر دارد؛ ازاين‏رو موضوع مهدويت را از نظر امام صادق( ع) بررسى كرده و در پى آن است تا روشن كند ايشان موضوع غيبت را چگونه طرح كرده‏اند؟ آيا آموزه‏هايى در انديشه امام صادق( ع) وجود دارد كه هويت امام غايب را بى‏هيچ اشتباه و ابهامى روشن كند؟ آيا ايشان بى‏آنكه هويت امام منتظر، نام و نسب شريف ايشان را گزارش كند، به طرح كلى موضوع پرداخته است؟

مؤلف در پى اثبات آن است كه امام ششم( ع)، اصول و قوانين شناخت حضرت مهدى( عج) را مطرح و وظايف مسلمانان را در عصر غيبت، گوش‏زد كرده است.

وى معتقد است امام( ع) با بحث در باره فضيلت انتظار و نهى از انكار و انحراف از مهدى( ع) در عصر غيبت، به پاسخ‏گويى در باره شبهات اين موضوع پرداخته است.

بيان علل غيبت، پاسخ به شبهات فرقه‏ها و مخالفان، ردّ ادعاى مهدويت از سوى محمد بن عبد الله حسنى، مهدى عباسى و ديگر مدعيان مهدويت، از جمله موارد اهتمام امام صادق( ع) به موضوع حاضر بوده كه مؤلف خواهان به تصوير كشيدن آن است.

گزارش محتوا

مؤلف به دنبال نشان دادن تلاش امام( ع) در اشاعه و رواج باور غيبت امام منتظر( عج) و بيان اراده ايشان در برانگيختن انديشه اصيل مهدويت در وجدان امتى است كه همه چيز در آن آشفته شده و حق با فكر و خيال‏هاى باطل آميخته گشته است؛ در چنين جامعه‏اى، انديشه مهدويت دچار تضادها و تشويش‏هايى شده و ادعاهاى باطل مهدويت ظهور كرده بود؛ ازاين‏رو امام صادق( ع) فضايى علمى براى فهم« فرايند غيبت» فراهم آورد تا مردم بدانند آن مهدى كه غايب خواهد شد، كيست؟

نويسنده براى به تصوير كشيدن اين تلاش، چنين بيان مى‏دارد كه امام( ع) در گام نخست، از عقيده مهدويت حمايت نموده و رسول خدا( ص) را به‏عنوان اولين كسى كه بر اين موضوع با تمام توان تأكيد كردند، معرفى نمود. از ديگر اقدامات ايشان در تثبيت عقيده صحيح مهدويت، اين است كه ايشان باصراحت حكم كسى را كه منكر مهدويت باشد، بيان مى‏نمايند.

در گام دوم، امام اصول و پايه‏هاى معرفى و شناخت امام مهدى( عج) را تثبيت مى‏سازند.

سوين گام، در ارتباط با چگونگى بهره بردن از امام مهدى( عج) در زمان غيبت است.

اين گونه، مؤلف اثبات مى‏كند كه امام جعفر صادق( ع) راه‏هاى شناخت و معرفت امام غايب را ده‏ها سال پيش از ولادت ايشان، هموار كرد.

فصل نخست در سه بخش، به اين موضوع پرداخته و گام‏هاى سه‏گانه‏اى را كه برشمرديم، به ترتيب بررسى مى‏كند:

1. امام صادق( ع) و ترويج عقيده مهدويت؛

2. معرفى شاخصه‏هاى امام غايب؛

3. تعيين هويت امام منتظَر.

در فصل دوم كه مشتمل بر چهار بخش است، موضوع غيبت و آموزه‏هاى آن، تأكيد امام صادق( ع) بر وقوع و طولانى بودن غيبت، كارها و فعاليت‏هايى كه اجراى آنها در زمان غيبت مطلوب است و علت غيبت مورد بررسى قرار گرفته است.

مؤلف، معتقد است كتاب‏هايى كه محدثان و بزرگان شيعى پيش از غيبت امام( ع) نوشته‏اند، جهت و دليل موجهى است براى فهم اين نكته كه اهل بيت( ع) تا چه اندازه به موضوع غيبت امام پرداخته و بدان عنايت داشته‏اند، زيرا مى‏دانستند نتيجه غيبت رهبر، پراكندگى و چندگونگى قانون است؛ مگر آنكه پيش از رخ دادن آن، زمينه به شكل گسترده‏اى براى غيبتش آماده گردد تا مردم غيبت را به شكل تدريجى مانند رخدادى طبيعى بپذيرند.

برخى از اين كتاب‏ها كه از آنها نام برده شده، عبارتند از: الغيبة ابراهيم بن صالح انماطى؛ ترتيب الادلة فى ما يلزم خصوم الامامية از احمد بن حسين آبى؛ الشفاء و الجلاء فى الغيبة احمد بن على رازى و...

نويسنده به دنبال پاسخ دادن به اين پرسش است كه آيا احاديث امام صادق( ع) در موضوع غيبت، توانسته است در مقام معرفت كامل امام غايب، از وحدت موضوعى همگونى به اندازه كافى برخوردار باشد؛ آن گونه كه براى پى بردن به هويت امام غايب، به ديگر احاديث اهل بيت( ع) نيازى نباشد؟ يا اينكه احاديث ايشان در سياق و ساختار تاريخى خود متوقف شده و نتوانسته است پاسخ‏گوى سؤالاتى باشد كه در باره غيبت امام غايب وجود دارد؟

پنج بخش از فصل سوم، به موضع‏گيرى امام( ع) در برابر ادعاهاى باطل مهدويت مى‏پردازد. امام( ع) ادعاهاى كيسانيه، حسنيه، امويه، عباسيه، ناووسيه و واقفيه را رد كرده و ملاك‏هاى مستند و متقنى براى شناخت هر ادعايى از اين گونه را ارائه داده است.

سؤال اين‏جاست كه چگونه چنين ادعاهايى توانست راه خود را در جامعه اسلامى گشوده و پيروانى را جذب كند؟ پاسخ اين سؤال بسته به شناخت عللى است كه به آن وضع انجاميد كه در آن، برخى به نام دين و از طريق ادعاى مهدويت، سوء استفاده كنند. در رأس اين علل، مؤلف به موارد زير اشاره مى‏كند:

1. امت چنان‏كه بايد، به ثقلين متمسك نشد؛

2. به مرور انگيزه‏هاى دينى كاهش مى‏يافت تا بدان‏جا كه كسانى كه ادعاى مهدويت داشتند، به‏راحتى توانستند چنين ادعايى را طرح كنند؛

3. امت دچار چنددستگى شده و هر گروهى مى‏كوشيد با استفاده از هر ابزارى يارانى فراهم آورد؛

4. فرهنگ مهدويت حقيقى ميان توده‏ها رو به ضعف و كاهش رفت و سبب شد مهدويت دروغين رواج يابد؛

5. برخى از مردم، فريفته بعضى از شخصيت‏ها شدند و آنان را بيش از حد و اندازه بالا بردند.

پاسخ‏هاى امام( ع) به شبهات در موضوع مهدويت در آخرين بخش از فصل سوم آمده است.

مؤلف با اشاره به اينكه امام صادق( ع)، گاه حتى شبهاتى را كه مردمان در آينده خواهند گفت، بيان كرده و پاسخ مى‏داد، غالب جواب‏هاى امام( ع) را مانند بيانات قرآن كه ناظر به رخدادهاى آينده مى‏باشد، دانسته و معتقد است گرچه در زمان امام( ع) نيازى نبود چنين شبهاتى مطرح گشته و پاسخ داده مى‏شد؛ چرا كه در زمان ايشان هنوز چنين شبهاتى گفته نشده بود، اما آنچه امام( ع) را وامى‏داشت پيش از طرح شبهه، پاسخ آن را نيز بگويد، اشتياق و دغدغه امام در مورد آينده و باور مهدويت بود.

وى بر اين باور است كه ايشان مى‏خواسته ايمان بدين عقيده ثابت و پابرجا بماند و پيش از طرح شبهات، پاسخ آنها دانسته شود و از اين طريق، مردمان با فرهنگى عالى و آگاهى بسيار بارآيند.